به گزارش بیداربورس، عبدالناصر همتی که یکی از منتقدان اصلی دولت بوده و با استفاده از شبکه های اجتماعی، طعنه های هم می زند با انتشار متنی با عنوان " دلاریزه شدن یا دلار زدایی؟" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: دلار بخشی از ۸۸ درصد کل انتقالات بینالمللی و همچنان ذخیره غالب بوده و بانکهای مرکزی و شرکتهای بزرگ سراسر جهان، دلار را بهعنوان بخشی از ذخایر ارزی نگه میدارند. ذخایر دلاری کشورها بخشی از تقاضا برای اوراق قرضه دولتی آمریکا در بازارهای مالی را افزایش داده است.
زمانی که یک کشور، دلار آمریکا را بهعنوان ارز قانونی یا وسیله مبادله به جای پول داخلی یا در کنار آن به رسمیت میشناسد در اصطلاح دلاریزه شدن اقتصاد نامیده میشود. دلاریزه شدن اغلب در کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد و عمدتا هم به دلیل ضعف قدرت پول ملی و اقتصاد پرنوسان آنها است. زمانی اتفاق میافتد که پول ملی ناپایدار میشود و به تدریج سودمندی را بهعنوان وسیلهای برای مبادله در معاملات بازار از دست میدهد.
اگر شهروندان یک کشور درحال توسعه، تورم افسارگسیخته را تجربه کنند، ممکن است دلار را برای انجام معاملات روزانه انتخاب کنند. به این دلیل که پول ملی آنها به طور مداوم قدرت خرید کمتری پیدا میکند. دلاریزه شدن میتواند هم سود و هم هزینه داشته باشد. در برخی کشورها منجر به افزایش ثبات پولی و اقتصادی اما لزوما شامل از دست دادن استقلال اقتصادی در سیاست پولی میشود.
دلار امروزه شاید ارز پیشفرض در تجارت بینالمللی باشد اما روند دلار زدایی در دنیا از مدتی قبل آغاز شده و روسیه و چین برای کاهش وابستگی به دلار با یکدیگر همکاری میکنند. تجارت روبل و یوآن از زمان جنگ روسیه با اوکراین ۸۰ برابر شده است. ایران هم در مذاکرات با شرکای تجاری از دلارزدایی صحبت میکند. روسیه و چین ادعا میکنند پشتوانه وحامی یک ارز باید طلا باشد.
برخی کشورهای آفریقایی، خواهان تجارت با ارزهای دارای پشتوانه فلزات ارزشمند هستند و برخی کشورهای آمریکای جنوبی نیز خواهان ارزی با پشتوانه ذخایر مس هستند. امارات و هند هم درحال برسی استفاده از روپیه برای تجارت کالاهای غیرنفتی هستند.
یکی از انگیزههای اصلی برای دلارزدایی، کاهش تاثیر تحریمهای آمریکا است. بهویژه روسیه و ایران بهدلیل تحریمها، انگیزه زیادتری نسبت به بقیه برای دلار زدایی دارند.
علاوه بر تورم در آمریکا که مقابله با آن موجب افزایش نرخ بهره و کاهش ارزش اوراق خزانه شد، عدم تعادل پس از شیوع کرونا، جنگ اوکراین و عدم تعادل انرژی دعوت به دلارزدایی را در کشورهای پیشرو درحال توسعه تقویت کرد. دلار زدایی یقینا اثربخشی تحریمهای آمریکا را در صورت بروز یک بحران جهانی کاهش میدهد.
دلار آمریکا همچنان در میان ذخایر ارز خارجی جهان غالب است اما سهم آن در بانکهای مرکزی از ۷۰ درصد سال ۱۹۹۹ کاهش یافته است. در سهماه چهارم سال میلادی قبل، دلار ۳۶. ۵۸ درصد از ذخایر ارزی را تشکیل میداد. یورو با ۵. ۲۰ درصد رتبه دوم را دارد و یوآن چین هم ۷. ۲ درصد ذخایر بینالمللی را تشکیل میدهد.
چین با تسلط بر تجارت جهانی، بزرگترین فشار را در جهت دلار زدایی وارد میکند و دومین اقتصاد بزرگ جهان را دارد و بزرگترین کشور وارد کننده و صادر کننده بوده و بزرگترین شریک تجاری ۶۱ کشور است اما در مقایسه، آمریکا بزرگترین شریک تجاری ۳۰ کشور جهان است.
سیستم ذخیره بینالمللی هنوز تحت سلطه دلار آمریکا است. به عبارت دیگر، دلار با سهم ۵۸ درصدی از ذخایر ارزی کشورها همچنان پادشاه است. یوآن چین با تنها ۷. ۲ درصد از کل ذخایر، راه درازی برای رقابت با دلار در پیش دارد اما به هرحال دلار زدایی بخشی از چشمانداز بینالمللی است.
*شرط اصلی دلار زدایی در ایران
برای کشوری مثل ایران به علت سیاستهای آمریکا و تحریمهای طولانی، دلارزدایی از تجارت خارجی یک ضرورت است اما لازمه تداوم و تقویت این سیاست، حفظ و تقویت ارزش پول ملی است. بیثباتی اقتصادی و نیز تداوم ضعف پول ملی موجب تکیه مردم و فعالان اقتصادی به ارزهای جهان برای حفظ داراییها خواهد شد.
دلار زدایی بدون برنامه کنترل نوسانات و بیثباتی اقتصادی ممکن است بهدلیل محدودیتهای بهدست آوردن و حفظ دلار، مردم را به سمت ارزهای باثبات دیگر سوق دهد که به دلار مرتبط هستند. مثلا درهم امارات به دلار پِک یا متصل شده است. بنابراین در مقاطعی که قصد آمریکا تشدید محدودیتها بر ایران باشد نظیر آنچه در برخی سالهای اخیر اتفاق افتاد ممکن است، شامل فشار غیرمستقیم از طریق درهم نیز شود.
این موضوع تا حدودی درباره یورو دومین ارز معتبر دنیا نیز به علت ارتباط تنگاتنگ سیاستهای آمریکا و اروپا صدق میکند. بنابراین لازمه تجارت برمبنای پول ملی، کنترل تورم و ثبات بخشیدن به ارزش پول ملی است. والا در عمل نیاز به یک ارز واسط برای تسویه تجاری با کشورها خواهد بود و عملا به نفع کشورهای طرف تجاری ایران خواهد شد.
نظر شما